بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِيبا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ "
« تجلی نفسحاج خلیل آقا! خیلی خوش آمدی! »

نترس! نمی‌گذارم بروی!


استاد کریم محمود حقیقی ـ نویسندة آثاری چند در حوزة‌ عرفان و ادب و دعا و از شاگردان مرحوم آیت‌الله العظمی نجابت، کرامتی را که دربارة خود، از آن بزرگوار ظهور کرده، چنین نقل می‌کند:

جوان بودم و هنوز به سربازی نرفته و تازه باحضرت آقا آشناشده بودم
آنقدر محضر او گرم و شیرین بودکه واقعا ًنمی‌توانم بگویم با دل آدمی چه می‌کرد؟ازاین که اورا ازدست بدهم ـحتّی برای مدّت کوتاهی به شدّت ناراحت و نگران بودم. روزی خدمتشان عرض کردم:

آقا! خیلی می‌ترسم که مصاحبت و همنشینی با شما را از دست بدهم! فرمودند:
چرا؟ عرض کردم: در کنار شما دارم آدم دیگری می‌شوم، امّا باید به زودی به سربازی بروم و دو سال تمام از محفل و مجلس شما دور باشم. همین فکر و خیال مرا ناراحت می‌کند
با لحنی مطمئن و قاطع فرمود: نترس! نمی‌گذارم بروی!

این سخن را خیلی جدّی نگرفتم و بعد هم اصلاً یادم رفت. موقع اعزام، همة د‌وستان را بردند، امّا مرا نگه‌ داشتند و گفتند: پرونده‌ات ناقص است هر چه اصرار کردم تا با دوستان اعزام شوم، نپذیرفتند و گفتند: باید بمانی و با دورة ‌بعد اعزام‌شوی.
وقتی نوبت اعزام دورة‌ بعد شد. همان شبی که فردایش قرار بود لباس بگیریم و اعزام شویم. نمی‌دانم به چه دلیل به من گفتند که: شما از گذراندن دورة نظام معاف شده‌اید! این یکی از کراماتی بود که من از آن بزرگوار دیدم.

مشاهده شده در کتاب: یادماندگار، به اهتمام جواد محققّ، ص ۲۸


موضوعات: در محضر اساتید
   چهارشنبه 7 بهمن 1394

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

دعای سلامتی
«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»
زاهدان و عابدانی که پیوندی با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند خواسته یا ناخواسته دوستدار امام غائب اند نه امام قائم مطلوب اینان غائب آل محمد (ص) است نه قائم آل محمد «آیت الله جوادی آملی»
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
آمار
  • امروز: 120
  • دیروز: 83
  • 7 روز قبل: 563
  • 1 ماه قبل: 1447
  • کل بازدیدها: 87141
رتبه